سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خانه شما
دوشنبه 86 تیر 11 ساعت 11:4 صبحطنز

این شعر را تقدیم میکنم به کسی که همیشه دوسش دارم :

 

یادش بخیر اون قدیما تا یه چیزی می شد می گفتیم یا خدا نمی یومدیم خونه وقتی می یومدیم خونه نصف شب از بالا دیوار طلپ می پریدیم تو خونه می خوابیدیم تا 11 ، 12 فردا صبح فردا صبح هم که بلند می شدیم می رفتیم تو کوچه بچه های کوچیک می یومدن سر وقتمون برای مرافه و دعوا بهشون می گفتیم ولمون کنین چون شما تا اینکه آشنا شدیم با دخترکی سربو هوا اسمش سحر بود بهش می گفتن لیلا رفتم جلو گفتم سلام لیلا دوست می شی با ما گفت برو ولگرد بی سرپا می دمت دست مامورا بار دیگررفتم جلو گفتم سلام لیلا دوست می شی با ما تا اینکه لیلا دوست شد با اخلاق ما طوری که بهم می گفت دوست دارم قد یه دنیا از عشق به لیلا کارمون کشید به تریاک و دوا یک روز از همین روزا لیلا رو دیدم با جونی خوش تیپ رعنا رفتم جلو گفتم سلام لیلا بی محل کنارم رد شد بار دیگر جلو رفتم گفتم سلام لیلا گفت برو ولگرد بی سرپا می دمت دست مامورا تا به خود جنبیدم دیدم در یک دست سرنگ و در دست دیگر دوا تا آمدم تزریق کنم رسید پیامی از سوی خدا گفت تو آیا همان جوانی نبودی که کلامت بود یا خدا گفتم آری آن جوان شرمنده است از آن پس اذان را قسم خوردم و جان مادرم را که به هیچ کس دل نبندم جز خدا .  

 

تو زندگیت به گذشته و چیزایی که از دست دادی فکر نکن به حال و چیزایی که تو آینده می خوای بدست بیاری فکر کن کسی هست که به امیدش بتونی زنده باشی .

 

انصافا اگر خوشتون اومد نظر بدین آدمای با معرفت همیشه نظر میدن :

 

......................................................................................

 

بیچاره دخترا !

 

اگه خوشگل باشن میگن عجب جیگریه

 

اگه زشت باشن می گن کی اینو می گیره!

 

 اگه تپل باشن می گن چه گوشتیه!

 

اگه لاغر باشن می گن چه مردنیه!

 

 اگه مودبانه حرف بزنن می گن چه لفظ قلم

 

حرف می زنه!

 

اگه رک و راست باشن می گن چه بی حیاست!

 

 اگه یه خورده فکر کنن می گن چقدر

 

ناز می کنه!

 

 اگه سریع جواب بدن می گن منتظر بود!

 

 اگه تند راه برن می گن داره می ره سر قرار!

 

اگه اروم راه برن می گن اومده بیرون دور بزنه 

 

ول بگرده!

 

 اگه با تلفن کارتی حرف بزنن می گن با  BFشه

 

...................................................................................................................................................................................................................

گفتمش دل میخری؟

پرسید چند؟..

گفتمش دل مال تو، تنها بخند

خنده کرد و دل ز دستانم ربود،

 تا به خود باز آمدم او رفته بود

 دل ز دستش روی خاک افتاده بود،

جای پایش روی دل جا مانده بود

میان خنده پرسیدی ز من : که

(( ای عاشق ، هنوزم دوستش میداری ؟))

چه میپرسی زمن ؟!! آری هنوزم دوستش میدارم

هنوز اندر غمش خوناب دل از دیده می بارم!!

هنوز ، آری ، به عشق آن ستمگر سخت پابستم

هنوز ، آری ، به امیدی که عمری بوده ام ، هستم!!

مگر گیرد ز مرگ این آتش سوزنده خاموشی

کشد دست اجل این عشق را سوی فراموشی

 

نگردد بعد ازو دل، خانه ی عشق ِ دلارامی

به گیسوی دلارامی نگیرد این دل ، آرامی

ندارد مرغ دل عادت ، که بنشیند به هر بامی

بدینسان می سپارم - با دل دیوانه - ایّامی

چه سازم ؟! دل نمی پیچد سر از این عشق بیحاصل

ازین دل بینواتر ، من !

ز من دیوانه تر ، این دل

چو پرسیدی ، بدان تا زنده هستم عشق او دارم

امید مهر از آن مه پیکر ِ خورشیدرو دارم

همه شب تا سحر با خیالش گفتگو دارم

کنون هم ار خدا خوشبختیَش را آرزو دارم

 میان ما و او ، افکند تقدیر این جدایی را

که تغییری تواند داد ، تقدیر ِ خدایی را ؟؟؟



  • کلمات کلیدی :
  • متن فوق توسط: احسان نوشته شده است| نظرات دیگران ( نظر)
    یکشنبه 86 خرداد 27 ساعت 9:56 صبحعشق

    ...............................................................................................................................................

      

                                     

     
    عاشقان واقعی
     
    ..
    شخصی فرشته ای را دید که در دست راستش مشعلی و در دست
     
    دگرش سطل آبی داشت
     
    از او پرسید با آب واتش چه میخواهی بکنی؟
     
    دادفرشته پاسخ
     
    با مشعل می خواهم خانه های مجلل بهشت را بسوز
     
    و با آب اتش جهنم را فرو نشانم
     
    آنگاه پی خواهیم برد که عاشقان واقعی خده چه کسانی هستند..
     
     
    .................................................................................................................................................................................
    اونقدر دوست دارمبشنوی خندهت می گیره...
     

      

    In  the   world  of   prosperity  is  kindness the   unique   funds در جهان یگانه مایه ی نیکبختی انسان محبت است 

     *****************************
      Love  is   the   only   illness   which
       sick  person   enjoys   it
    عشق تنها مرضی است که بیمار از آن لذت می برد 



  • کلمات کلیدی :
  • متن فوق توسط: احسان نوشته شده است| نظرات دیگران ( نظر)
    دوشنبه 86 اردیبهشت 24 ساعت 2:13 عصرچه زیبا آمدی

    امدی چه زیبا......

     

    گفتم دوستت دارم چه عاشقانه......

     

    پذیرفتی چه فریبنده......

     

    اغوشم برایت باز شد چه ابلهانه با تو خوش بودم چه کودکانه......

     

    همه چیزم شدی چه زود......

     

    به خاطر یک کلمه مرا ترک کردی چه ناجوانمردانه نیازمندت شدم......

     

    چه حقیرانه.......

     

    واژه غریب خداحافظی به میان آمد چه بی رحمانه .......

     

    و من سوختم چه بچه گانه اما هنوز هم دوستت دارم غریبه ...

     

    اون دوتا مسته چشات منو خوابم میکنه ذره ذره اون نگات داره ابم میکنه داره میمره دلم واسه مخمله نگات همه رنگی را شناختم من با اون رنگه چشات مثله یک رویایه خشک پا گرفتی تو شبام از تو یه دنیایه دیگه قصه ها گفتی برام هنوز از هرمه تنت داره میسوزه تنم از تو سبزه زار شده خاکه خشکه بدنم دستایه عاشقه تو منو از نو تازه ساخت دله نا باوره من جز تو عشقی نشناخت داره میمیره دلم واسه مخمله نگات

    ....................................................................................................................................

    فکر کردی عشق یعنی چی؟ عشق یعنی اینکه یکی بهت بگه از رنگ لباست خوشش

     میاد و تو هم از اون به بعد همیشه همون رنگو بپوشی ! تا حالا دلتنگ کسی شدی؟

      اصلا میدونید دلتنگی چیه ؟ اونهم از بدترین نوعش؟ بزرگترین دلتنگی اینه که بدونی اون کسی که دوسش داری هیچ وقت مال تو نمیشه . اینکه بدونی یه روزی از کسی که دوسش داری باید جداشی حالا چه بخوای چه نخوای . تا حالا فکر کردی خوشبختی یعنی چی ؟ خوشبختی یعنی اینکه یکی یه گوشه دنیا باشه که دوست داشته باشه یکی باشه که پناه خستگی هات باشه یکی باشه که نگاهش وجودتو گرم کنه تا حالا فکر کردی آرامش یعنی چه؟ آرامش یعنی اینکه همیشه ته دلت مطمئن باشی که توی سینهء کسی که دوسش داری یه خونه گرم داری تا حالا فکر کردی زندگی یعنی چی؟ زندگی یعنی اینکه همه عمرت تلاش کنی و جون بکنی برای بدست آوردن اونچیزی که بهش ایمان داری زندگی یعنی اینکه خودتو دوست داشته باشی برای اینکه توی دلت عشق اون هست تا حالا فکر کردی هدف یعنی چی ؟ هدف یعنی صبح که از خواب پا میشی بدونی اون روز باید چیکار کنی ؛ بدونی اون روز باید از کدوم مسیر رد شی تا یه تلفن کارتی داشته باشه! تا حالا فکر کردی انگیزه چیه؟ انگیزه اونه که وقتی میخوای بری سر قرار صد بار بری جلوی آینه و لباستو چک کنی !!! تا حالا فکر کردی که قسمت یعنی چی؟ قسمت یعنی اینکه بشینی دست روی دست بزاری و هر طرف باد اومد تو هم بری قسمت یعنی اینکه همه تنبلی ها و بی عرضگی ها رو بندازی گردن روزگار یعنی بشینی مثل بدبختها به از دست دادن محبوبت راضی بشی به سرنوشت چی ؟ به اون فکر کردی؟ سرنوشت دیگه اونی نیست که از سرت نوشته سرنوشت یعنی اینکه یه روز جلوی چشات رفیقت و تنها رفیقت تنهات بزاره و بگه « این بازی روزگاره ... » حالا به خودت فکر کن ! خودتو تا حالا معنی کردی ؟ و انسان یعنی همیشه انتظار ... انتظار ... انتظار .... تقدیم به اونایی که یک بار دوست داشتنو تجربه کردن

      ....................................................................................................................................................

     

     

    ______*#####
    _____*########
    ____*##########*
    __*##############
    __################ ___________  _*##*
    _ ##################____     ____*#####*
    _ _##################_____*########## *
    __ ##################___*############# *
    __ _#################*_###############*
    ____  #################################*
    _____    #### دوستت###################### *
    _______########## دارم#################*
    ________=############# دیوونه##########*
    __________####################من### *____________*####################*
    _____________*#################*
    _______________###############*
    ________________#############*
    ________________=#########*
    __________________#####*

     

    بچه بودیم دخترا عاشق عروسک بودن و پسرا عاشق مردای قوی....بزرگ شدیم دخترا عاشق مردای قوی شدن و پسرا عاشق

    عروسک

     

    این اس ام اس رو با احساس بخون:

    آتش زدی بر خرمنم

    وای خرمنم

    وای خرمنم

    وای خرمنم

    وای خرمنم

    خب بسه می دونم

     

    سلام از شرکت چی توز مزاحم میشم.می خواستم عرض کنم که این عکس قبلی شما تکراری شده لطفا عکس جدیدتونو ارسال کنید

     

    لره داشت از تیر برق بالا می رفت بهش گفتن هی سیما لخته گفت:یا الله یا الله

     

    یکی از فیلسوفان ترک می گه: دایره زندگی مثل مستطیلی میمونه که ۳ ضلع داره محبت و عشق

     

    از خره می پرسن راست میگن ترکا خرن؟ میگه صحبتی شده ولی ما قبول نکردیم

     

    از ترکه در مورد قیمت بازار چای میپرسن میگه:شهرزاد کشید پایین احمد رفت روش

     

    تو مثل یه خورشید می مونی که از پشت کوه دراومده

     

    میگن فردا ساعت ۴ خوشتیپارو میگیرن.یه وقت از خونه نیای بیرونا نمیگیرنت ضاییع می شی

     

    چرا همه ی چیزای خوب خانومن:خورشید خانوم   مهتاب خانوم   پروانه خانوم   ولی همه ی چیزای بد آقا هستن:آقا دزده     آقا گاوه          آقا خره

     



  • کلمات کلیدی :
  • متن فوق توسط: احسان نوشته شده است| نظرات دیگران ( نظر)
    دوشنبه 86 اردیبهشت 24 ساعت 2:11 عصرپری دریایی

    قلبتو بردار و برو قطار داره سوت می کشه

    همسفر شعر و جنون عاشق ترین عالمم

    تو عشقتو از من بگیر من واسه تو خیلی کمم

    من واسه تو خیلی کمم

       

    قلب من

    انتظار واژه ی غریبی است ...
    واژه ای که روزها یا شایدم ماههاست که با آن خو گرفته ام.
    که چه سخت است انتظار
    هر صبح طلوعی دیگر است بر انتظارهای فرداهای من!
    خواهم ماند تنها در انتظار تو
    چرا نوشتم در برگ تنهاییم برای تو، نمیدانم؟
    شاید روزی بخوانند بر تو، عشق مرا ...
    می دانم روزی خواهی آمد، می دانم ...
    گریان نمی مانم، خندانم!
    برای ورودت ای عشق.
    وقتی که به یادت می افتم، به یاد خاطراتت ...
    نامه هایت را مرور می کنم، یک بار ... نه ... بلکه صد بار
    وجودم را سراسر عشق فرا می گیرد ...
    و اشک شوق بر گونه هایم روانه میشوند ...
    تنها میگویم همیشه در قلب منی تو ...
    میدانم که باز خواهی گشت ... می دانم!
    به یاد لحظات خوش انتظار و تنهایی ...
    به یاد او و تقدیم به او ...

    باران غم

    Image hosted by TinyPic.com

    می دونم می خوای بری
    منو تنها بذاری
    می دونم چشات می گن
    دیگه طاقت نداری
    می دونم خسته شدی
    مرغ پر بسته شدی
    دیگه تو بال و پری
    واسه پرواز نداری

    Image hosted by TinyPic.com 
    می دونم دست تو نیست
    رفتن و پر زدنت
    آخه اگه با تو بود
    من بودم همسفرت
     
     
    Image hosted by TinyPic.com
    می دونی رفتن تو
    توی تقدیر منه
    گریه های بی صدا
    سهم فردای منه
    Image hosted by TinyPic.com
    می دونی مال منه
    همه ی جدایی ها
    همه ی غم های دنیا
    همه ی تنهایی ها
     
    Image hosted by TinyPic.com
     
    می دونی اشکای من
    مث بارون می بارن
    آخه تو که نباشی
    دیگه مانع ندارن

    Image hosted by TinyPic.com


  • کلمات کلیدی :
  • متن فوق توسط: احسان نوشته شده است| نظرات دیگران ( نظر)
    دوشنبه 86 اردیبهشت 24 ساعت 2:9 عصرکاش بودی
      

     

            

     

    .....................................................................................................

    روبان های زرد صورتی نارنجی

    جعبه های آبی

    پوشالهای کرم

    شیشه های کوچک خوشبو

    عروسکهای سفید  سیاه   زشت  زیبا

    کارتهای قشنگ یک قلب  ، دو قلب

    یک لب ، دو لب ...............

    یک سبد گل رز سرخ به یاد تک تک روزهایی که

    با
    هم بودیم (یک لبخند تلخ)

    یک آغوش گرم اما سرد ، کلماتی پراز قشنگی اما دروغ

    چشمان من مدتهاست که این زیباییها را گم کرده 

    من خودم راهم گم کرده ام

    دلم تنگ شده برای کمی لرزیدن ، برای نفسهایی که به سختی بالا می آید

    ....................................................................................................

    کاش بودی تا دلم تنها نبود

    اسیر غصه ی فردا نبود


    کاش بودی تا برای قلب من

    زندگی اینگونه بی معنا نبود


    کاش بودی تا لبان سرد من

    قصه گوی قصه ی فردا نبود


    کاش بودی تا نگاه خسته ام

    بی خبر از موج و دریا نبود


    کاش بودی تا زمستان دلم

    این چنین پر سوز و پر سرما نبود



    کاش بودی تا فقط باور کنی

    بعد تو زندگی زیبا نبود


    کاش که ای کاش ، این ای کاش ها نبود



  • کلمات کلیدی :
  • متن فوق توسط: احسان نوشته شده است| نظرات دیگران ( نظر)
    دوشنبه 86 اردیبهشت 24 ساعت 2:3 عصرمی فهمی

    تو مرا می فهمی!

    من تو را می فهمم...

    و همین ساده ترین قصه ی یک انسان است.

    تو مرا می خوانی!

    من تو را ناب ترین شعر زمان

    .......................................................................................

    من اگردیوانه ام
     با زندگی بیگانه ام
     مستم اگر یا گیج و سرگردان و مدهوشم
     اگر بی صاحب و بی چیز و ناراحت
    خراب اندر خراب و خانه بر دوشم
     اگر فریاد منطق هیچ تأثیری ندارد
     در دل تاریک و گنگ و لال و صاحب مرده ی گوشم
     به مرگ مادرم : مردم
     شما ای مردم عادی
     که من احساس انسانی خودرا
     بر سرشک ساده ی رنج فلاکت بارتان
     بی شبهه مدیونم
     میان موج وحشتناکی از بیداد این دنیا
     در اعماق دل آغشته با خونم
    هزار درد دارم
     درد دارم

     

     ..............................................................................................

    عشق یعنی مبتلا شدن به درد

    عشق یعنی گم شدن و پیدا  شدن

    عشق یعنی دائما در درد و رنج

    عشق یعنی یافتن صد کوه گنج

    عشق یعنی دلبری دلدادگی

    عشق یعنی هم دردی و هم سادگی

    عشق یعنی هر دمی در جستجو

    عشق یعنی هر دلی در گفتگو

    ss

     

    ..............................................................................................

    j

                                 گل سرخ خونه من تو عزیز و مهربونی تو سکوت سرد خونه

                                 واسه من یه همزبونی از نگاه دلت نگیره اون کسی که تو رو

                                 رنجونده الهی دلش بگیره

                                 گل سرخ خونه من گل عشق و تو ساختی میونه این همه

                                 آدم . تو می خاستی که بفهمم زندگی قشنگ و زیباست

                                 من می خواتم بگم که دل من کوچیک و تنهاست .



  • کلمات کلیدی :
  • متن فوق توسط: احسان نوشته شده است| نظرات دیگران ( نظر)
    سه شنبه 86 اردیبهشت 4 ساعت 8:40 عصرگرمی دستا نت

    گو چیکار کنم؟ الان به کجا پناه ببرم، از کی نشونت رو بگیرم ؟ از کی بپرسم کجایی؟ فقط خدا می دونه چه حالی دارم. نمی دونم چی بنویسم اصلا واسه چی ان شدم؟ تو که می دونی از بی خبری میمیرم چیکار کنم؟ .................................... خدایا فقط سالم و سلامت باشه و شاد ............. بلا رو ازش برگردون به من بده هر چی تقدیر بده بزار تو سرنوشت من فقط اون همیشه شاد و سالم باشه به عظمتت قسمت می دم یا ارحم الراحمین

     

    تو رگ خشک درختا درد پاییز میگیره

     

    بارون نم نمک اروم روی جالیز میگیره

     

    دیگه سبزی نمی مونه همه جا برگای زرده

     

    دیگه برگا نمی رقصن  رقص پاییز پر درده

     

    گرمی دستای من کم شده دستاتو بده

     

    دستای سرد منو گرم بکن باد پاییز سرده

     

    افتاب تنبل پاییز دیگه قلبش سرده

     

    بازی ابرا با خورشید منو اروم کرده

    .........................................................

    بوی عیدی

    بوی دود

    بوی کاغذ رنگی

    بوی تند ماهی دودی وسط سفره ی نو

    بوی اسکناس تا نخورده ی لای کتاب

    با اینا خستگیمو در میکنم

    با اینا زندگیمو سر می کنم

                                                                                                                                                          

    FAGHAT KHODET

     

    E

    نیمه شب از خوابم پا می شم

     نیستی پیشم باز دیوونه می شم

    دوری تو تیشه زد به ریشم

    نیستی پیششششششششششششششششششم

    ..................................................................................................................

     

     

     

     

    و عشق تنها برای من است وقتی با یاد تو

                          آرمیده ام

     

     

           سری به نیزه بلند است در برابر زینب

                             خدا کند که نباشد سر برادر زینب

     

     

                                            

    میگه دوسم داره.میگه عاشقمه.می دونم راست میگه اما....................

    نمی دونم چرا احساس میکنم مال من نیست.چرا فکر میکنم بهش نمی رسم.همه یتالاشام یعنی بی خوده؟ همش میگه باید صبر کنیم .می دونم اما نمی دونه دیگه صبری برام نمونده.می ترسم می ترسم اونقدر دیر بیاد که دیگه........................

    هر وقت به بودن در کنارش فکر میکنم همه ی ذهنم تاریک میشه انگار یه خیاله دوره که هیچوقت نزدیک نمیشه.نمی دونم بهش می رسم یا نه . نمی دونم به اندازه ی من نگرانه یا نه.اما می دونم بدون اون میمیرم۰

    خیلی دوسش دارم خدایا اینبار باهام کنار بیا بزار به ارزوم برسم.ولی اگه نمیشه گله ای ندارم فقط به درگاهت اشک میریزم و دم نمی زنم که تو داناتر به هر چی هستی که من بهش فکر میکنم.

    با تمام احساس باران........................



  • کلمات کلیدی :
  • متن فوق توسط: احسان نوشته شده است| نظرات دیگران ( نظر)

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    درباره خودم
    خانه شما
    احسان
    لوگوی من
    خانه شما
    آهنگ وبلاگ من
    اشتراک در خبرنامه